آمیتیسآمیتیس، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

خبرخبر

1390/9/27 14:47
نویسنده : مامان سحر
2,291 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.comسلام عسل مامانی

٢تاخبر

***اولی که واسم مهمتربوداینکه بابجمشیدت بالاخره راضی شد مامانی ٢وجب ازموهاشو کوتاه کنههورا آخه موهای مامان خیلی بلندبود٤انگشت مونده بود تا برسه به زانوم الان میگی چه مامانه هپلی دارم هاااخجالت خاله ندا باهرقیچی که میزندبه موهام بابایت یه آه ه ه ه میکشیدافسوس فکرکنم دیگه دلش به حالم سوخت که گذاشت یکم کوتاه بشه خدابه داد توبرسه عسلمابرومن که راحت شدم.

niniweblog.com

*** دومی اینکه بابایی دیشب گفت فرداشب شام  میریم بیرون میدونستم درد ودل بادخترم انقدرزوداثرمیکنه زودتربهت میگفتم مامانی.چندروزه دلم ماهی میخوادولی چون سرماخورده بودم نمیشدکه بخورم ولی امشب میریم میخوریم دخملم.

niniweblog.com

آمیتیسم این آخرین شام٢تایی هست  که من وبابایی میریم بیرون

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان نسرين
27 آذر 90 14:54
اي جانم ايشالله شام سه نفريتون عزيزم روزاي آخر حتما حال و هواي خودشو داره يه حس دلتنگي و اضطراب.ايشالله كه زايمان راحتي داشته باشي سحر جونم ما رو هم دعا كن. اين نيز بگذرد
مامان صدرا
28 آذر 90 9:18
سحر جونم قدر این روزارو بدون،واقعا حال وهواش خاص،بعدا دلت برا این روزا تنگ میشه.ایشالا به سلامتی به دنیا که اومد میبینی دیگه تا چند سال با وجود اون وروجک نمی تونی از جلوی در رستوران هم رد بشی،چون یه نفری میتونه کل رستورانو برات بهم بریزه.حالا از ما گفتن بود.راستی حتما حتما وقتی نی نی داشت دنیا میومد همه رو دعا کن.


مرسی مهدیه جوونم حتما به یادهمتون هستم
نارینه
30 آذر 90 0:52
چند وقتی بود که به وبلاگتون سر نزده بودم

چه روزای پر هیجانی رو دارید تجربه میکنید ..

انشالله به سلامت بیاد بغلت

یلداتون پر از شادی


مرسی عزیزم
سارا
30 آذر 90 9:03
آمیتیس کوچولو سلام ، عسل خاله قول بده سر موقع به دنیا بیایی تا الان که دختر خوبی بودی و همه بی صبرانه منتظر دیدنت هستند ولی روزی که مامانی دوست داره به دنیا بیا . امیدوارم تو این دنیا قشنگترین روزهارو با مامان سحر و بابا جمشیدت داشته باشی . خاله سارا هم خیلی دوست داره زودتر اولین عسکتو تو وبلاگت ببینه . عروسکم می بوسمت . و برای مامان سحر آرزوی سلامتی دارم .