آمیتیسآمیتیس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

شمال با آمیتیس و نیوشا

1392/7/10 8:14
نویسنده : مامان سحر
4,871 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جوجه ی قشنگم خیلیییییییییییییی دوستت دارم مامانی قول داده بودم عکس های مسافرت شمال رو برات بزارم.

13شهریور با نیوشا دخترخاله ات که بهش آجی و مامان بزرگ(مامان من) رفتیم رامسرتوراه بانیوشا کلی بهت خوش گذشت و کیف کردی عاشق نیوشایی تمام مدت عقب پیش مامان جون و نیوشا بودی مگر اینکه خوابت میگرفت میومدی پیش من.مثل همیشه رفتیم خونه ی خانم بهکایی(یعنی ازشون اجاره کردیم)یکم استراحت کردیم وحاضرشدیم بریم بیرون که واسه شام خرید کنیم ولی دلمون نیومد کناردریا نریم. شماکه عاشق آب هستی مگه میشد نگهت داریم تو تاریکی میرفتی سمت دریا و نتیجه اش این شد که تو آ؟ب افتادی و پراز ماسه شدی خودت که میرفتی هیچی نیوشاهم به زور میبردی و دادمیزدی آجیییییییی بیا.

چون لباس هات کثیف شده بود و لباس همرامون نبود برگشتیم خونه انقدر خسته بودی که بیهوش شدیمامان فدات بشه الهی

فردا صبح 4تایی رفتیم روستای سرولات نزدیک چابکسر یه رستوران محلی بود بنام خاور خانم  خیلی با حال بود خاور خانم یه زن روستایی بود که کباب ترش هاش معرف شده و حالا مردم واسش صف میکشن و برای خودش سایت هم داره ولی خیلی خیلی شلوغ بودو اذست شدی عسلم از ساعت 11 تا 3تو صف بودیم ولی ارزش داشت و خوش مزه بود توهم دوست داشتی نشد ازتون عکس بندازم آخه همش مواظبت بودم کلی مردم تحویلت میگرفت و ازت عکس مینداختن.توهم واسشون بوس میفرستادی میگفتی میسی(مرسی).بعدش رفتم تله کابین کلی به تو ونیوشا جونم خوش گذشت نیوشا که خوش حال بود از بالاپایین رو میدید.اینم عکس تو تله کابین.

قربونت بشه خاله اینم نیوشا و عزیزجون

بقیه سفرنامه در ادامه مطالب...

 

 

عسلم بام رامسر واقعا عالی بود پر از مه بود تو ونیوشا که مدام از پله ها میرفتیدبالا یه جاهم تو آلاچیق نشستیم و تو ونیوشا کلی رقصیدیدفیلمش رو گرفتم ازتون خیلی بامزه شده.

اینم نیوشای وروجک که حتما باید یه مدلی وایسه برای عکس انداختن

کلا 3روزشمال بودیم  فردا صبحش رفتیم دریا و تو نیوشا حسابی آب بازی کردید بنده خدا مامان منم نشسته بود تو ساحل به شما و نیوشا رسیدگی میکرد.این عکس واسه موقعیه که میرفتیم دریا.

اصلاحاضرنبودی ازآب بیای بیرون میخواستی تو دریا شیر بخوری و نیای بیرون.

آخ که مامانی فدات بشه اگه بابایی و نیوشا حواسشون بهت نبود میرفتی وسط دریا

بالاخره داری رضایت میدی بیای تو ساحل

ببین چقدر آجی نیوشای نازی داری

وقتی برگشتیم خونه تو ونیوشارو حمام کردم ولی انقدر وروجک بودید بعد حمام اصلا نخوابیدید و رفتیم هتل قدیم رامسر  حیف که عکس ها تارشد.

این عسکم  تو راه برگشت ازت گرفت انقدر شیطون شدی که نمیشه یه عکس خوب ازت انداخت

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

مهتاب
10 مهر 92 10:15
اخیییییییییییییییییییییییییییییییییی چه عکسهای قشنگی بود چقدر دلم براتون تنگ شده سحر نمیاین اینجا ؟


منم خیلی دلم براتون تنگ شده
شهره
10 مهر 92 13:41
رسیدن به خیر دختر نازت رو از طرف من ببوس
lمامان نسرین
13 مهر 92 23:13
به به چه سفر خوبی داشتید خداروشکر.چه عکسای قشنگی الهی قربون این دخمل ناز بشم که حسابی جیگر شده ماشالله خوردنی شده حسابی به نظرم هم یکم تپلی تر شده هزار ماشالله اسفند براش هر روز دود کن سحر جون. چقده نازن این دو تا دخمل با اون لباس خوشگلشون که مثل همه
مامان مریم
15 مهر 92 9:00
عالی بود عکسا ، مخصوصا با وجود این دوتا فرشته ی خوشگل ،خیلی هواییمون کرد ممنون از لینکت سحر جوون آمیتیس عزیزمو ببوس
مامان مریم
17 مهر 92 15:01
این خنده هایی که طعم عسل می دهند و قلب آسمان را آب می کنند، ای کاش همیشه در چهره هایتان باقی بمانند! آمیتیس خوشگلم روزت مبارک
دنيا
27 مهر 92 23:34
واي چه دخملك خوشگل شده قربونش بشم سحر جون از طرف من هم دخمك رو ببوس.راستي خوشگل خانم كجا به دنيا اومد؟
نرگس مامان کوروش
1 آبان 92 23:17
سلام خانوم. چه دختر نازی داری. همین جوری به وبتون سر زدم. ماشالله دخترتون خیلی ماهه. پسر منم 2 ماه و نیمه ست. چشماش رنگ آمیتیس جونه. شما رو با اجازه لینک می کنم. خوشحال میشم به ما هم سر بزنید. منتظرتونم.
مامان امیرکیان
3 آبان 92 17:40
سلام سحر جون. خوبی دوستم؟ آمیتیس خاله خوبه؟ خیلی جیگر شده هزار ماشااله.
مامان سارا
4 آبان 92 17:44
سلاااااااااااااااااااااام چشم قشنگ خاله ایشاا... همیشه به سفر ، چقدر زرگ و ماه شدی عروسکم. سحررررررررررررررررررررررر دلم براتون تنگ شده ، بیاین پیش مااااااااااااااااااا
مامان سپیده
5 آبان 92 15:12
به به از اینورااااااااااا همیشه به تفریح و گردش ماشالا مامان سحر هرروز خوشگل تر از دیروز بابا پیش ماهم بیاین دلم برا این جوجو آمیتیس تنگ شده
مامان صدرا
16 آبان 92 15:08
سلام عزیز دلم قربونت برم ماشالا چقدر بزرگ شدی خوشگل شدی.اگه در دسترس بودی که تا حالا خورده بودمت.مامان خوشگلش دوست عزیزم هر 2تاتونو میبوسم دلم خیلی براتون تنگ شده.به امید دیدار
مهتاب
28 آبان 92 1:08
خصوصی داری خوکشله
مامان متین
1 دی 92 18:15
سلام عشیشم ایشالاهمیشه ب گردش دخمل گلی رو ببوسینبا اجازه لینکتون کردم شماهم دوس داشتی یه سرب ما بزن
♥مامان متین جون♥
2 اسفند 92 14:50
کجایین پس؟ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬═♥╬ ╬═♥╬ ╬♥═╬ ╬♥═╬
کمال
10 اسفند 92 22:35
خیلی وبلاگ قشنگی هست. در نوع خودش کم نظیره. امیدوارم ادامه بدید و آمیتیس هم به جمع نویسندگان به زودی اضافه بشه.
صفورا مامان آوا
6 فروردین 93 12:37
یعنی واقعا دوست دارم بدونم تو خجاااااالت نمی کشی نه وبلاگ آپ می کنی نه خبری از خودت میدی نه خبر میگیری؟؟؟ به هر حال سال نوت مباااااااااارک ایشالا سال خوب و پر باری پیش رو داشته باشید واااای خودمم شرمندم اصلا نمیرسم سال نو شما هم مبارک
ساینا مامان آریان نهال نیوشا
27 فروردین 93 17:27
خوشگل
مهدیه
7 اردیبهشت 93 17:14
واقعا که از وقتی حلما بدنیا اومده شما تشریف مبارکتونو بردین باهات قهرم راستی قبل از قهر بیا به حلما رای بده تا بعدا به حسابت برسم در ضمن خانوم خانوما طرفای ما میای و پیش ما نمیای باشه بی معرفت مگه دستم بهت نرسه
ساینا مامان آریان نهال نیوشا
9 اردیبهشت 93 17:16
خوشگل
مامان ساينا و سبا
17 خرداد 93 7:09
عروسکي خانمي...هزار ماشا... به صورت ماهت