آمیتیسآمیتیس، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه سن داره

فرشته کوچولوی ما

ماهي كه گذشت

1392/5/18 17:40
نویسنده : مامان سحر
2,803 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم سلام زندگيم نميدوني چقدر مامان عاشقته قربونت بشم دخترنازم قلبماهي گذشت خيلي سرم شلوغ بود از طرفي شركت  و باشگاه بنده و رسيدگي به شما و درست كردن سحري كلي وقتمون رو ميگرفت تا به خودم ميومدم ساعت 12-1شده بود و اصلا ناي نشستن پاي نت رو نداشتمخمیازه  عسلم چندروز قبل ماه رمضان عمو علي با پريسا جون نامزد كردنتشویق نتونستم ازت عكس خوبي بندازم چون كل مراسم تو بغلم بودي و پايين نميومدي فكر كنم واسه اين بود كه همه برات غريبه بودن .يه مهموني كوچولو هم داشتتيم با خاله سپيده و آرتين خاله نيلوفروسدنا وخاله الهه و اميرمهدي كلي خوش گذشت  به ما و شما وروجكها ووووووو يه روز هم توي ماه رمضان واسه افطار با ساراجون وكيان عسله (البته آقامجيدم بود) رفتيم درياچه چيتگر خيلي بهمون خوش گذشت  وازهمه مهمتر توي پارك يه قسمتي داشت واسه بچه ها روي زمين چراغهاي رنگي زيادي بود وقتي بچه ها پاشونو ميذاشتن رو چراغ  فواره هايي رنگ ميومد بيرون تو كه مثله موش آبكشيده شده بودي كلي ذوق ميكردي و اون وسط ميرقصيديقهقهه كيان عسله  هم يكم بغل ساراجون بازي كرد آخه ازهمه كوچولوتربود وميترسيدمامان ساراش به جاش حسابي خيس شد عكس هاشو از وبلاگ ساراجون دذديدم آخه من دوربين نبرده بودم (ببخشيداااااااا ساراجوننیشخند).واينكه چد وقت پيش هم رفتيم خونه ي مامان من  كه شاتوت بچينيم كه تو ونيوشا كلي از خجالتمون دراومديد تمام جونتون قرمز و شاتوتي شده بود كلي هم تو حياط آب بازي كرديد.هههههآخ مجبور بودم همه ي اينارو توي يه پست بنويسم آخه ازشون 1ماه گذشته.

عكس هاي عسله مامان...


اين عكس مربوط به درياچه چيتگر آمينيس و كيان كوچولو

قربونت بشم عسله خاله اينم خيس شدن كيان

قربونت بشه مامان مثله موش شدي

ين عكسم واسه روز نامزدي عموعلي بود كه اصلا نميذاشتي دوربين دستم بگيرم

مراسم شاتوت خوران آميتيس و نيوشا(دختر خاله ات)

اينم آب بازي بعد شاتوت

آميتيس  و سدنا و آرتين خونه ي ما

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

صفورا مامان آوا
18 مرداد 92 21:43
وااااای عشقم چه عکسای قشنگی دلم رفت ما شا ا... داره روز به روز خوشگل تر میشه بووووس
عزیزم همون بار اول رمزو برات خصوصی گذاشتم انگار نرسیده
دوباره میذارم


مرسی دوستم خوشگلم
صفورا مامان آوا
20 مرداد 92 14:48
بالاخره به دستت رسید رمز یا نه
تو آخر منو دق مرگ می کنی


به جون خودم هیچی نیومده
مامان نسرین
21 مرداد 92 1:40
سلام دوستم قبول باشه طاعات و عباداتت.جاری دار شدنتم مبارکه

به به میبینم که حسابی سرگرم بودید بابا پیش ما هم بیایید دیگه ما هم تنهاییم تو خونه

مامشالله بزرگ شده این دخمل نازمون ماشالله یکمم تپلی شده انگار

قربونش برم با اون شاتوت خوردنش عکساش خیلی قشنگه
چقده موهاش نازه ماشالله ماشالله

جیگر اون ارتین و کیانم برم


فدات بشم دوستم من که خیلی دلم براتون تنگ شده
شهره
21 مرداد 92 9:04
سلام عشقم دلم برای خودت و دختر نازت تنگ شده بود فکر میکردم ادرس وب جدیدم رو بهت داده باشم اما یادم رفته بود این ادرس وب جدیدمه خوشحال میشم بهم سر بزنی بووووووووووووس دختر نازمونم ببوس http://shohre24.blogfa.com/
الناز
21 مرداد 92 11:06
سحر من هرروز میومدم بهت سر میزدم چه قدر دیر میای؟؟؟؟؟؟؟؟ بیا دختر از خودتم عکس بزار دلم تنگ شده.... الهی چشماشو ببین چه ناز شده مثل موش خیس شده.... به منم بیا سر بزن خب..... گریه میکنما
DONYA
27 مرداد 92 16:33
سلام سحر جون خواهش میکنم خیلی عکس از دخملک بگذارید من عاشقشم خیلی دلم براتون تنگ شده.
مامان فاطمه
30 مرداد 92 13:06
سلام دوس جونی من همیشه خواننده وبلاگتون هستم ببخشید میخواستم یه سفر به تهران داشته باشم میخواستم راجع به کتابفروشی که بتونم کتاب و وسایل بازی فکری برا دخملکم گیر بیارم وجاهای دیدنی و پارک ها و باغ وحش و باغ پرندگان و .. هر جایی که فک میکنی میتونم با دخترک دو ساله ام لحظات شادی داشته باشم رو برا م تو وبلاگم بگی یه دنیا سپاس و تشکر و قدردانی
صفورا مامان آوا
5 شهریور 92 10:45
میبینم که خوب گشت و گذار می کنید واسه خودتونا مارم خبر نمی کنید
الهی من فدااااااااای این دختر شیرین بشم
شماره موبایلم و رمزو برات گذاشتم گرفتی؟؟؟؟
حس می کنم پستای منو نمیگیری!!!!


به خدا نمیگیرم شایدم من بلد نیستم پست خصوصی چک کنم
مریم
5 شهریور 92 15:44
سلام وبلاگ قشنگی دارین خوشحال میشیم به ما هم یه سر بزنید
مهدیه
16 شهریور 92 12:22
سلام امیتیس کوچولو روزت مبارک نازنینم
مهدیه
3 مهر 92 13:35
سلام سحری خوبی خبری ازتون نیست پس چرا نمیای دلم برای تو و امیتیس خوکشله تنگیده
مامان آنیسا
7 آذر 92 23:03
ای جونم ماشالا چه دختر خوشگلی خدا حفظش کنه