مسافرکوچولوی ما و تاسوعا
سلام عسل مامانی خوبی دخملم ؟مامانی عاشقته عسلم دیشب رفتیم دیدن بابابزرگ(بابای من)آخه چندروزیه حالش بدشده فکرکنم دوباره عملش کنن دخترم براش دعاکن حالش زودی خوب بشه هوا خیلی سرد بود من که یخ زدم فکرکنم توهم خیلی سردت شده بودآخه گوله شده بودی یه طرف
صبح که بیدارشدم انقدرگلودرد داشتم که صدام درنمی اومد فکرکنم حسابی سرماخوردیم
آمیتیسم امروز تاسوعای حسینیه همه ی مردم درحال عزاداری هستن عزیزجون و نیوشا وخاله ندا هم رفتن حسینیه بااینکه حالم خوب نیست نمیتونستم تنهایی بمونم خونه اومدم مغازه باباجمشیدت و ازپشت شیشه هیات هایی که رد میشدن رو نگاه میکردم الان ساعت 16:10 دقیقه وماهنوز مغازه بابایم منم ازفرصت استفاده کردم وسری به وبلاگت زدم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی