سلام عسل مامان الهی مامان فدات بشه دخمله نازم شما الان 1ماه و19 روزه که فرشته زمینی شدی دخمله قشنگم جمعه ای که گذشت واسه اولین بار اومدیم حاضرشیم بریم مهمونی انقدرکه من تو خونه موندم و جایی نمیرم صدای همه دراومده حتی خونه ی خاله ندا که طبقه بالای خونه ی خودمون هستش هم نمیرم مامانی همش کلافه ام دوست دارم هرچه سریع تر به هیکل قبل از بارداری برگردم دروغ نگم یه وقت هایی گریه هم میکنم خلاصه راضی شدم و رفتیم خونه ی مامان بزرگ(مامان بابا)عمو ها وعمه زیبا خیلی ذوق کردن برات ولی به خاطر صبا دخترعمه ت زیادنمی تونستن بغلت کنن آخه کوچولوهه ممکنه حسادت کنه خیلی خانوم بودی اصلا اذیت نکردی ولی عسل مامان از وقتی برگشتیم همش ناله میکردی و درست نمیتونستی نف...