آمیتیسآمیتیس، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

15روزگی آمیتیس

1390/10/16 17:37
نویسنده : مامان سحر
669 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آمیتیس مامان

عزیزم دیروز15روزت شدبا بابایت بردیمت دکترخداروشکرزردیت خیلی کم شده دکترگفت تا5روزدیگه کاملا خوب میشی خداروشکر

ولی درعوضش دیشب اصلانخوابیدی دلت دردمیکردمدام گریه میکردی تاساعت5صبح توبغلم بودی واقعادیگه توان نداشتم باباییت تا10صبح نگهت داشت دستش دردنکنه دخملم بابایی خیلی کمکم میکنه البته روزها که سرکارمیره عزیزجون ونیوشا میان پیشمون دست همشون دردنکنهقلب

اینم عکس های دیشب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

فاطمه
16 دی 90 18:13
عزیزم سلام
مبارکه قدم نو رسیده
مبارکه عزیزم
لینک شدی دخمل نازنازی


مرسی عزیزم
مامان نسرین
16 دی 90 21:04
ای جان قربون دخمل نازمون برم خدا حفظش کنه گل دختر خوشگلمونو


مرسی خاله نسرین تاچشم بهم بزنی گل پسرت توبغلته
نارینه
16 دی 90 21:39
خداروشکر که زردیش رو به اتمامه

راستی عزیزم .. لباسای تن خانوم کوچولو چه شماره ای هست ؟ من هنوز برا بهداد لباس نگرفتم ...


مرسی عزیزم سایز0 ولی خیلی بهش بزرگه آخه دخملم خیلی کوچولوهه راستی شما وب لاگتون چیه؟
خاله سمیه
17 دی 90 9:07
سحر جونم خیلی خوشحالم زردیش داره خوب میشه خداروشکر دیدی دوست جونم بیخودی غصه میخوردی حالا دخملت هی خوشکل وخوشکل تر میشه مثل مامانش توی این عکس اخریه خیلی ناز شده


مرسی سمیه جووونم چون تو دوسش داری فکرمیکنی خوشگل شده هنوز زشته خاله سمیه بایدقول بده زودی یه هم بازی واسه آمیتیس بیاره
مامان صدرا
17 دی 90 9:24
عزیز دلم،این دخمله مثل عروسک میمونه،ایشالا که سایه مامان وباباش 1000سال رو سرش باشه،سحر جونم خیلی مواظبش باش.اگه نخوابید دعواش نکنی ها!! اونوقت من میدونم وشما.این روزا خیلی زود میگذره،تا چشم روهم بذاری میبینی 100تا خواستگار پشت در خونتون صف کشیدن. اونوقت دلت برا این روزا تنگ میشه.امیدوارم که خودتم شادو سالم باشی تا بتونی حسابی به این فسقلی برسی.


قربونت بشم عزیزم لطف داری توام مواظب داماد گلم باش ماااااچ