وقت تنها بودن ما هم رسید
سلام عسل مامانی
خیلی دوستت دارم دخمله مامانی بالاخره من و تو هم استراحت میکنیم و قراره این ١ماه آخر رو کلی باهمدیگه خوش بگذرونیم مامانی مرخصی گرفته و تا٧ماه دیگه نمیرم سرکار امروز ازصبح دنبال کارهای بیمه و تاییدیه مرخصی بودم بارون شدیدی هم میاد تو وروجک مامان هم همش شیطونی میکردی و بالا و پایین میرفتی وازاونجایی که مامانی حسابی چاق شده شکمم همش ازچتر میموند بیرون ویکم بارون میخورد روت
البته خیلی دلم برای همکارام ودوست هام (پارس آنلاین)تنگ میشه ولی واقعارفتن به سرکاربرام سخت شده میدونی چیه عسلم توی شرکت ٣تادیگه از همکارام هم تو دلشون نی نی دارن خیلی دلم تنگ شده براشون خاله سارا که هنوز معلون نیست نی نی دخترداره یا پسر خودش عاااشقه دختره انشالله هرچی هست صحیح وسالم باشه وخاله نسرین که الان٦ماهشه یه پسمله ناز داره ونگارجون که اونم مثله ما دخمل داره و٢هفته ازشماکوچیک تره.
آمیتیس مامانی خیلی دوست داشتم زودی میامدی بغل مامان
هرروزمیرم بالای تختت و تکونش میدم همش فکرمیکنم عسل مامان چه شکلیه شبیه بابایی یا من؟!!