يه حركت جانانه واسه بابايي
سلام دخمله گلم جات كه تنگ نيست عسلم ديروز خيلي شيرين كاري ميكردي انقدرمحكم ضربه ميزدي كه لباسم تكون ميخورد چيكارميكني ماماني اون تو؟
دخملي ديروز باباجمشيدت واسه اولين بارلگدزدنت رو كف دستش احساس كرد انقدرخوشحال شده بود كه داشت حسوديم ميشد
راستي دخترم مامان بزرگت(مامانه بابا جمشيدت)واست ازمشهد2تا لباس خوجله صورتي خريده دستشون دردنكنه عزيزجون(مامان من) برات يه هزازپا رنگ رنگي خريده دست 2تا ماماني هم دردنكنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی