عذرخواهی
بی بهانه آدم که بنویسم شرمسارو خجل زده از روی دخترهمچو ماهم .
سلام دنیای من الان که دارم بعداز 3ماه مینویسم نمیدونم چی بگم و ازکچاشروع کنم شرمنده عسلمم مامانی فکرنکنی یادم رفته انقدر مشغله ام زیادشده که ترجیح میدادم درکنارتوباشم وبرات وقت بزارم تا پای کامپیوتر بخوام از لحظاتی که کنارهم داریم واست خاطره بنویسم میدونم وقتی بزرگ بشی و بخوای وبلاگتو بخونی انقدر خانوم شدی که بدونی مامان چقدر دوستت داره و چقدر دوست داشتم این روزهای کودکیت رو درکنارت باشم دخترم اگر خیلی دیر شداز روی بی اعتنایی مامانت نبود فقط بگم اندکی وقت اگر باشه اختصاص به تو داره مامانی عاشقتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی